در زمانهای صلحآمیز که قبل از جنگ جهانی اول به آن «ل خوشگذرانی» میگفتند، برخی از مردم لباسهای خود را طراحی میکردند در حالی که برخی دیگر از بوتیکها خرید میکردند و صاحبان کارگاههای خیاطی اغلب مد پاریس را تعیین میکردند.
پس از جنگ، زنانی که برای کار بیرون می رفتند، شلوار را کشف کردند و از پوشیدن کرست دست کشیدند. روند جدیدی که امکان فعالیتها را فراهم میکرد و هدفش آسایش بود، رونق گرفت.
حتی لباس زنانه کوتاه شب هم پاهای خودنماییتر و کوتاهتر شدند. از طریق اختراع پارچه های مصنوعی، استفاده از نایلون، اکریلیک و پلی استرها و همچنین توانایی مردم برای خرید لباس افزایش یافت.
یک انقلاب مد در دهه 1960 رخ داد. نسل های جدید به جای پوشیدن لباس های مشابه نسل قبل، استایلی باورنکردنی و نامحدود ایجاد کردند. دامن، لباس کوتاه و شورت توسط طراح مد انگلیسی مری کوانت معرفی شد.
علاوه بر این، رنگهای درخشان، لباسهای کوتاه، جلیقههای خزدار، کفشهای گوهای و لباسهای چرمی به بخشی ضروری از زندگی ما تبدیل شدند. مد به ابزاری تبدیل شد که به مردم اجازه می داد خود را ابراز کنند.
عصر کنونی تصویر ما را مجبور می کند که به هویت های خیالی ایمان بیاوریم. مشاوران تجاری بخش مد می گویند دیگر هیچ کس به دامن جدید نیاز ندارد. مهم این است که دامنها با چه تصویر و روح به بازار عرضه میشوند.
اگرچه این کلیشه وجود دارد که میپوشم «آنچه که به نظرم میآید»، اما محصولات فصلی، نمادهای مد و ترندها، این دایره تجاری را بر سر آن قرار میدهند.
کسانی که از آنها پیروی نمی کنند احساس تنهایی یا ناقصی می کنند. در حالی که طراحان مدی که از مرزها فراتر می روند به عنوان نابغه و شجاع مورد تشویق قرار می گیرند.
من می خواهم یک جمله معروف را به شما یادآوری کنم: “آنچه اکنون مد است 10 سال دیگر منسوخ می شود، 20 سال دیگر جالب و 30 سال دیگر مد می شود.” بنابراین، در دنیای امروز، ترکیب روندهای جدید بدون از دست دادن سبک خود بسیار مهم است.